شبهاي سعدي روشنتر است| محمدرضا حدادي
فكر كنم اگر بخواهي كسي رو دوست داشته باشي، اول بايد از سنگر كتابهايت بيايي بيرون، تا بتوني طرفت رو «درست» ببيني... پيام دادم و گفتم بيا خوشم ميدار، جواب دادي و گفتي كه من خوشم بيتو... نسخهي ايراني «شبهاي روشن» از نسخهي ايتاليايي فيلم _ كه پوستر آن در بسياري از صحنههاي داخلي از كادر خارج نميشود!_ به مراتب بهتر، عاشقانهتر و سينماييتر است.
دختر رو به استاد دانشگاه كه از قضا «كتاب باز» است، مي گويد: «فكر كنم اگر بخواهي كسي رو دوست داشته باشي، اول بايد از سنگر كتابهايت بيايي بيرون، تا بتوني طرفت رو «درست» ببيني».
و او، كه حالا عاشق شده است، كتابهايش را، تمام دارايي اش را، همهي كتابهايش را، ميفروشد؛ بعد، آسوده با خيالِ فتحي بزرگ و نزديك، به دختر ميگويد:
«تو راست ميگي، واقعيت با خيالبافي فرق داره. دارم خيالاتم رو بيرون ميريزم تا جا براي «تنها واقعيت» زندگيم، باز بشه.»
غافل از اينكه، تنها واقعيت زندگياش، همان چهار شب بود و بس. چهار شب خوشبختي، چهار شب عاشقي، چهار شب روشن. چهار شبي كه البته، براي يك عمر كافي ست.
***
از شروعِ سخت فيلم كه بگذريم، هم نوع پرداخت رابطهي دو شخصيت اصلي داستان و هم استفادهي بهجا، جذاب و هوشمندانه از «شعر» _ مثلا دو بيت از غزل بسيار زيباي سعدي* _ و بازيهاي عالي مهدي احمدي و هانيه توسلي، باعث شده است تا نسخهي ايراني «شبهاي روشن» از نسخهي ايتاليايي فيلم(Le Notti Bianche - 1957) _ كه پوستر آن در بسياري از صحنههاي داخلي از كادر خارج نميشود!_ به مراتب بهتر، عاشقانهتر و سينماييتر باشد.
سعيد عقيقي هم جز در خط سير كلي داستان، تقريبا در هيچ چيز ديگري به رمان داستايفسكي وفادار نبوده است. و چه خوب. به زعم نگارنده، داستان عقيقي هم به دليل جايگاه شعر و غزل در كنش عاشقانهي دو شخصيت اصلي داستان _ كه ايراني هستند_ و هم به دليل استفاده از عنصر «كتاب» در شخصيت پردازي، يك سر و گردن بالاتر و «روشنتر» از شبهاي داستايفسكي است.
................................................................
*بيا كه در غم عشقت مشوشم بيتو
بيا ببين كه در اين غم چه ناخوشم بيتو
شب از فراق تو مينالم اي پري رخسار
چو روز گردد گويي در آتشم بيتو
دمي تو شربت وصلم ندادهاي جانا
هميشه زهر فراقت همي چشم بيتو
اگر تو با من مسكين چنين كني جانا
دو پايم از دو جهان نيز در كشم بيتو
پيام دادم و گفتم بيا خوشم ميدار
جواب دادي و گفتي كه من خوشم بيتو
...
شبهاي روشن | فرزاد موتمن | 1381 ش.
نويسنده: سعيد عقيقي
بازيگران: مهدي احمدي، هانيه توسلي، محسن شاهابراهيمي
موسيقي: پيمان يزدانيان
فيلمبرداري: جمشيد الوندي
تدوين: حسين زندباف
................ هر روز با كتاب .